راه های کسب موفقیت در زندگی

راه های کسب موفقیت در زندگی

راه های کسب موفقیت در زندگی

وقتی تنها 16 سال داشتم حالم خوب نبود و کلی افکار مزاحم داشتم و و افعا نمی دانستم که چه کار باید کرد؟ رنج بسیار برده بودم و کلی مشاوره رفته بودم اما بی فایده بودو برای بهبود شرایط کلی هزینه کرده بودم؛ اما نتیجه ای نگرفته بودم. حتی به خودکشی هم فکر می کردم؛ می دانم تا کنون در چنین شرایطی بوده اید یا نه؟راه های کسب موفقیت در زندگی از راه های موفقیت استاد جاوید از زبان خود ایشان است پس با دل و جان بخوانید و به کار ببرید. 

همین الان انگشت کوچک خود را باز کنید؛ دلیلش را می گویم عجله نکنید:

یکی از همین روزهای بد و در حالی که داشتم با ناامیدی قدم می زدم؛ از کنار یک بیمارستان رد شدم؛ خیلی حال خوبی نداشتم اما نمی دانم چرا و چگونه وارد بیمارستان شدم؛ و اتفاقا آمفی تئاتر بیمارستان در حال برگزاری یک سمینار بود؛ بی دلیل وار آمفی تئاتر شدم و در همان انتها نشستم اما دیر رسیده بود و سخنران در حال اتمام سخنرانی اش بود و آخرین جمله ای که گفت این بود: ” نگیم ای خدا من یه مشکل بزرگ دارم؛ بگیم ای مشکل من یک خدای بزرگ دارم”.

این جمله تا عمق وجود من نفوذ کرد؛ نمیدانم تا کنون برای شما هم پیش آمده است یا نه؛ گاهی جواب یک سؤال را از جایی که فکرش را نمی کنید دریافت می کنید. انگار ضمیر ناخوادآگاه، کائنات و خدا داشتند جواب من را می دادند.

انگشت دوم تان را هم باز کنید:

در همان حال به خود گفتم که باید مبارزه کنم؛ ما محکوم به فنا نیستیم؛ یا باید بمیرم یا خودم را نجات دهم؛ و تصمیم گرفتم خودم را نجات دهم و هر طور که شده است باید راهش را پیدا کنم؛ سشروع بع مطالعه و مشاوره با آدم های مختلف کردم و هر شب که می خوابیدم با خود می گفتم یعنی امکان دارد فردا که  ازخواب بیدار می شوم با خیال راحت بیدار شوم؟ یک کورسوی امید داشتم و فقط در حال تلاش کردن بودم. راه های مختلف را امتحان می کردم و می گفتم یا راهی میابم یا راهی می سازم .

انگشت سوم خود را هم باز کنید:

خیلی تلاش کرم تا بالاخره راه آن را پیدا کردم؛ و تصمیم گرفتم به همه کمک کنم زیرا می دانستم که افکار مزاحم جزئی از زندگی ما انسان هاست و همین قضیه به من کمک کرد تا به سمت رشته روانشناسی سوق داده شوم و به افراد زیادی کمک کردم و حتی کتابی را با این عنوان نوشتم “افکار مزاحم را به مراحم تبدیل کنید”؛ که در کمتر از یک ماه 10 بار تجدید چاپ شد. شروع به سخنرانی ها و برگزاری کلاس های متعدد کردم. در سازمان ها، ارگان ها و دانشگاه های مختلف برای سخنرانی دعوت می شدم.

یک سؤال از شما دارم:

 تا حالا شده از سک فرار کنید؛ اگر از سگ فرار کنید چه اتفاقی می افتد؟سگ بیشتر دنبال شما می دود. این امر در مورد افکار مزاحم هم صدق می کند.اگر از انها فرار کنیم به دنبال ما ما می آیند. و هر چه بیشتر از آن ها فرار کنیم بیشتر به سراغمان می آیند و ما باید از همان افکار مزاحم بر علیه خود آن ها استفاده کنیم.

اما چرا اینگونه است؟ 

زیرا طبیعت این را به ما می گوید.

یک سؤال:

  • پادزهر را از چه چیزی می سازند؟ از زهر. 
  • واکسن را از چه چیز می سازند؟ از میکروب ضعیف شده.
  • وقتی شاه توت می خوریم دست هایمان با چه چیز پاک می شود؟ با برگ شاه توت 
  • طبیعت می خواهد چه چیزی به ما بگوید؟ درمان هر چیزی در همان درد آن است.

پس می توان به این تتیجه رسید که از افکار مزاحم بر علیه خود آن ها استفاده کرد و آن ها را به افکار مراحم تبدیل کرد. 

انگشت چهارم خود را هم باز کنید:

آیا میخواهید افکار مزاحم خود را پودر کنید و از بین ببرید. همین الان یک کاغذ بردارید و آن را به دو قسمت از وسط تقسیم کنید و یک خط عمود از وسط ان بکشید.در سمت راست فکر مزاحم را بنویسید هر فکری که شما را رنج می دهد.مثل اینکه مبادا کنکور قبول نشوم؛ مبادا فلان بیماری را بگیرم؛ چرا فلانی این حرف رازده  وصدها فکر دیگر می تواند باشد؛ در ستون سمت چپ هر چیزی که شما را آرام می کند را بنویسید. مثلا اگر فکر مزاحم ما این است که مبادا ان بیماری را بگیرم در سمت چپ می نویسم خب بله این امکان هم هست اما تا کنون که نگرفته ام ان شالله از این به بعد هم نخواهم گرفت ضای اصلی دست خدا است و من کاملا سالم هستم.سیستم ایمنی من عالی است. هر جوابی که دوست دارید را بنویسید و سپس دور مهم ترین آن را خط بکشید. 

پس از این به بعد هر زمانی که فکر مزاحم و منفی سراغ شما آمد جمله و فکر مراحم آن را بگویید و در برگه بنویسید. برای این کار ابتدا با چشم به جمله منفی نگاه می کنیم و جمله و فکر مثبت را به زبان می آوریم.

پنجمین انگشت خود را باز کنید. چه چیزی می بینید؟

آینه، بله مثل بچگی ها. وقتی از یک فکری خوشمان نمی آید؛ می گوییم آینه. هر فکر منفی که سراغتان می آید با گفتن آینه پودرش کنید.

از بچگی داشتن سخنرانی های بزرگ از آروزهای من بود و توانستم با کمترین امکانات و پله پله خودم را به یک سخنران مطرح تبدیل کنم. با طی کردن مراحل موفقیت من و دانستم نکته به نکته آن می توانید به یک سخنران خوب و عالی تبدیل شوید.

 

مطالعه کنید  یادگیری زبان در سه سوت-قسمت سوم

شما چه نظری دارید؟