چگونه فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم؟

چگونه فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم

چگونه فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم

میخوام بهتون کمک کنم که برای همیشه فراموشی زبان را به فراموشی بسپارید و بدانید که چگونه فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم؟

اگر یه عده توانسته اند زبان خود را قوی کنند، پس من هم میتوانم و باید بتوانم از همه آن افراد الگو برداری کنم. با دیدن این افراد فهمیدم که:

اولا :

باور آنها قوی است و ایمان دارند که می توانند زبان خود را قوی کنند. و این یادگیری را ذهن خود تجسم می کنند

در مرحله دوم:

استفاده از روش های خاص و تکنیک های میانبری استفاده کرده اند چه در بحث یادگیری، چه در بحث مرور و چه در بحث استفاده از آموخته هایشان.

نکته ای که بسیار مهم است این است که ما نمی توانیم از زبان فرار کنیم چه عاشق آن باشیم و چه از آن متنفر، ما باید زبان خود را قوی کنیم مخصوصا بحث مکالمه، زیرا اگر زبان بلد نباشیم و نتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، بی سواد خواهیم بود و خیلی از موقعیت ها را از دست خواهیم داد.

قانون HOOK (جالباسی) :

فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم

فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم

این قانون در روانشناسی یادگیری به این می گوید که ذهن ما نیاز به یک جالباسی و فندانسیون دارد که باید لباس های خود را بر روی آن بگذاریم به عبارت دیگر همانطور که ما لباس های خود را نمی توانیم روی هوا پرت کنیم و باید بر روی یک جا لباسی قراربگیرد و هر بار که به جا لباسی مراجعه کنیم می توانیم لباس ها را برداری. ذهن ما هم به همین شکل است وقتی اطلاعات روی هوا باشد، زود فراموش می شود اما اگر یک چارچوب و یک جا لباسی ذهنی داشته باشیم و روی آن اطلاعات را سوار کنیم دیگر از ذهن ما پاک نخواهند شد.

یکی از نکات مهم برای اینکه زبان در ذهن ما بماند و فراموش نشود، استفاده از دسته بندی و چار پوب است. سیستم مغز ما به گونه ایست که اطلاعات را دسته بندی میکند و مشابهات را کنار هم می گذارد. و به همین خاطر می توانیم مثلا لغات و اصطلاحات رستوران، لغات و اصطلاحات غذا، لغات و اصطلاخات لوازم التحریر و … را موضوعی یاد بگیریم و اطلاعات چارچوب خواهد داشت.

 هدف ما از یادگیری زبان چیست؟

چگونه فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم؟

فراموشی زبان را به فراموشی بسپاریم

 اسمش روی خودش است، زبان و بیان، که هدف از آن به گفته تمام روانشناسان و متخصصان زبان، ایجاد ارتباط است و این یعنی یادگیری یک فرهنگ جدید و ورود به یک دنیای جدید از ارتباطات به همین خاطر است که در کل دنیا تمرکز اصلی را روی یادگیری مکالمه می گذارند (Speaking,Listening)، اما در کشور ما بیشتر روی گرامر و نوشتن و ترجمه تمرکز می کنند که متاسفانه حتی در آن هم موفق نبودیم و آیا دانش آموزی که چندین سال تحصیلی را پشت سر می گذارد آیا آن مهارت نوشتن و خواندن را کسب کرده است؟ و آیا می توانند واقعا ترجمه درستی ارائه دهند، خیلی وقتها به دلیل نداشتن دانش گرامری درست حتی نمی توان ترجمه درستی دید.

چطور در کشورهای همسایه ما بسیاری از افراد کم سواد و حتی بی سواد به راحتی به 5 یا 6 زبان زنده دنیا حرف میزنند مثلا فروشندگانی که در دبی هستند و ما نتوانیم حتی ییک زبان آن هم در حد مکالمات ساده روزمره را حرف بزنیم؟چرا؟

یکی از قوانین مربوط به حافظه قوانین مربوط به تداعی است. یعنی اگر ما یک مطلبی را روی هوا یاد بگیریم سریع فراموش می شود اما اگر بتوانیم بین مفاهیم و اطلاعات مختلف ارتباط زنچیره ای ایجاد کنیم خیلی سریع می توانیم آنها را به حافظه بلند مدت خود بسپاریم به همین دلیل است گاهی وارد آشپزخانه می شویم و یادمان می رود چه کاری داشتیم چون یک کار ما روی هواست.

در بحث یادگیری زبان هم همین است، چرا ما همیشه برای یادآوری معانی کلمات از لا به لای انگشتان سعی در به یادآوری آنها داریم؟چون مغز برای یادآوری نیازمند نشانه است یعنی باید 1% را به یاد آوریم تا 99% بقیه بریمان یادآوری شود. پس اگر بتوانیم بین لغت و معنی یک قلاب و ارتباط قوی ایجاد کنیم، هر زمان لغت را ببینیم معنی به یادآورده می شود. و از این طریق روش Encoding (رمزگردانی) پایه گذاری شد.

  • مثلا در این واژه :abandon = رها کردن ، بین بند و رها کردن یک ارتباط ایجاد می کنیم و معنی واژه به خاطر سپرده می شود.

imperturbable= آرام و خونسرد، مثلا فرض کنید یک سری آدم به خونه ما اومدن و میخوان وسایل ما رو بفروشند و ما بهش می گیم این پرده رو ببر آرام و خونسرد.

  • Deceive= فریب دادن. با تکرار این واژه یاد چه کلمه ای می افتید؟ دو سیب بله یعنی با دو سیب فریبش دادند و از سیب و فریب دادن یاد داستان آدم و حوا می افتیم.

در کشورهای دیگر معمولا بچه ها قبل از ورود به  مدرسه چندین زبان را یاد می گیرند اما در مدارس کشور ما تازه از 13 یا 14 سالگی حروف الفبای انگلیسی را به بچه ها یاد می دهند. آیا به نظر شما با این روش می توان زبان را یاد گرفت.

یکی از روش های یادگیری زبان روش شبیه سازی است که ما مثلا یک لغت را می خوانیم و یاد هر چیزی که افتادیم به همان کلمه ربط می دهیم.

 مثلا: واژه ی skirmish= مشاجره کردن ، میگیم چه چیزی باعث شد مشاجره کنند میگیم از کرمش است یعنی طرف کرم داره که درگیر شده. سخترین لغات انگلیسی را می شود با این روش رمز کرد.

یکی از مسائلی که به ما کمک می کند تا از فراموشی زبان جلوگیری کنیم، مرور به موقع و درست است . هر اطلاعاتی را که یاد میگیریم باید دو مرور داشته باشیم :

  1. مرور بلافاصله و کوتاه مدت: دقیقا بعد از یادگیری مطلب انجام می شود که بهتر است شب قبل از خواب و صبح روز بعد مرور دیگری بر مطالب داشته باشیم  تا مطالب در ذهن تثبیت شوند.
  2. مرور بلند مدت : با در 5 مرحله صورت بگیرد تا به حافظه بلند مدت برود یعنی به این ترتیب: 1 روز بعد، 3 روز بعد، 10 روز بعد، 1 ماه بعد و 4 ماه بعد.

خود یادآوری هم تکنیک دارد:

وقتی مثلا ما یک مطلبی را میخوانیم، هر قسمتی را که یادمان رفت، مثلا از 10 لغت، لغت سوم را نمی توانیم به خاطر آوریم، اگر بلافاصله نگاه کنیم باز هم یادمان می رود، و برای جلوگیری از این اتفاق باید چند ثانیه فکر تامل کنیم و بعد از چند ثانیه مکث به معنای آن نگاه کنیم در ذهنمان تثبیت خواهد شد.

اما چرا این اتفاق می افتد؟ به خاطر ایجاد مکش در ذهن. مثلا در یک آزمون بارها پیش آمده که از 10 سؤال، 2 تا را جواب نداده اید، و بعد از امتحان جواب را نگاه می کنیم و یادمان می آید. 6 ماه بعد ممکن است 8 تای قبلی از ذهنمان پاک شده باشد اما دو تا سؤالی را که بلد نبودیم در ذهنمان باقی مانده و این به دلیل قانون مکش در ذهن است.

یکی دیگر از راه های یادگیری زبان این است که از هر زمانی حتی روزی یک ربع برای یادگیری استفاده کنیم.

یکی دیگر از راه ها برای جلوگیری از فراموشی زبان استفاده از تکنیک میانبر است ، در بحث لغت از روش رمز گردانی استفاده می کنیم. در سایر مهارت ها مثل reading, listening,writing  و .. هم این روش میانبر کاربرد دارد.

 

مطالعه کنید  چگونه خانوادگی زبان یاد بگیریم

 

 

 

شما چه نظری دارید؟